متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:
بسمه تعالی
بی شک وقوع انقلاب اسلامی ایران در زمره یکی ازحوادث منحصر به فرد تاریخ سیاسی آکنده از ایدئولوژی های مارکسیستی و کاپیتالیستی به شمار می آمد که ضمن در انداختن طرحی نو با محوریت شعار "نه شرقی، نه غربی" نگاه همگان را به خود خیره ساخت.
انقلاب اسلامی پیش از آن که یک تغییر سیاسی بنیادین محسوب شود، موجب تولید مفاهیم نوینی در عرصه سیاست و اجتماع در ایران شد که در سایر انقلاب های سیاسی نظیر انقلاب فرانسه و یا روسیه این گونه مفاهیم سیاسی به چشم نمی خورد.
مفهوم «مرمسالاری دینی»، یکی از مفاهیمی است که دقیقاً به همین جنبه از ریشه های انقلاب اسلامی اشاره دارد؛آنچه در مدیریت نظام های سیاسی تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران به شکل یک چارچوب غالب مطرح بوده است مبتنی بر یک مکانیسم ناقص و غیر دموکراتیک و بعضاً حزب سازی های مقطعی و تاکتیکی برای انتخاب عناصر فعال در عرصه سیاست بود که این روش ها همچنان به صورت دموکراسی های لیبرال و یا سوسیالیستی در بسیاری از کشورها دنبال می شود.
اما وقوع انقلاب اسلامی ایران سبب شد تا شکل نوینی از یک ابزار سیاسی برای انتخاب نخبگان سیاسی ارائه شود که مردم سالاری دینی شاکله این ابتکار را تکمیل کرد و امروز پس از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در آغاز دهه چهارم، به درستی می توان ادعا کرد که انقلاب اسلامی به حق نمونه جامع تغییرات همه جانبه و منطقی در حوزه های مختلف زندگی انسانی محسوب می شود و بسیاری از نظریات مسلط در جامعه شناسی سیاسی یارای سخن گفتن در این باب را ندارند و برای شناخت آن به ناگزیر باید ابزار تحلیل را تغییر داد.
انقلاب اسلامی توانست با به کارگیری یک ایده تئوریک برای مدیریت نظام سیاسی در قالب نظریه ولایت فقیه و همینطور جمهوری اسلامی و یک پشتوانه مردمی و رهبری دینی نظریه ای بدیع را به جهانیان ارائه کند که مدل جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی جز در سایه وقوع یک انقلاب اسلامی مردمی تحقق نمی یافت.
مردم سالاری دینی، اصطلاحی تازه و در عین حال عمیق در گفتمان سیاسی دنیا است که در بستر مبانی سیاسی اسلام و متأثر از آموزه های نبوی و علوی، روییده و بر آن است تا ضمن پاسداشت حقوق مردم در حوزه سیاست و اداره امور جامعه و پرهیز از الگوهای حکومت های استبدادی، رعایت اصول و مبانی ارزشی را بنماید و بدین ترتیب نظام اسلامی را از الگوهای سکولار غربی تمییز دهد. برای این منظور در حکومت اسلامی، روش نوینی مورد توجه قرار گرفته که نه استبدادی و نه لیبرالی است.
به عبارت دیگر در نظام انقلاب اسلامی ایران «مردم سالاری دینی»، نه تنها در حضور توده ای میلیونی بر سر صندوق های رأی، تجلی می یابد بلکه افزون بر آن، در تلاش پیگیر نظام در خدمتگزاری به مردم نیز قابل رؤیت است. در این تعریف از مردم سالاری، مردم شأن و منزلتی برتر از آنچه در دموکراسی غربی دیده شده، می یابند. در این تعریف از مردم سالاری، ملل فرهیخته و آگاه، مستحق «توجه» و لحاظ شدن آراء و اندیشه هایشان در امر حکومت می باشند، لذا حکومت اسلامی که نتیجه قیام آگاهانه مردمی شجاع و غیرتمند است، نمی تواند «مردم سالار» نباشد.
امام خمینی(ره) به عنوان پایه گذار این نظام سیاسی بارها تأکید بر جمهوریت و اسلامیت نظام را مدنظر داشتند و این دو عنصر را توأمان به مدد گرفتند.
برساختن این چارچوب سیاسی در جهان معاصری که برخی نخبگان هرگونه چالش سیاسی را یا ناشی از طغیان فاشیسم علیه مظاهر مدرنیته و یا ناشی از واکنش نیروهای کمونیستی نسبت به نهادهای سرمایه داری می دانستند، ایرانیان توانستند با اتکا به قدرت خداوند و رهبری دینی و مردمی، تجربه سیاسی نوین دیگری را برای جهانیان به نمایش بگذارند.
تلفیق مشروعیت مدنی و الهی در کاربست نظریه انقلاب اسلامی حتی در اوایل انقلاب و در داخل ایران هم برای بسیاری افراد مسئله ای عجیب و در برخی موارد غیرکاربردی تلقی می شد، اما تیز بینی و روشن بینی نگاه سیاسی امام(ره) سبب شد تا شالوده ای جاودان برای رشد و توسعه سیاسی ایران در سایه یک رهبری مذهبی ـ سیاسی و یک دولت مدرن مبتنی بر جمهور مردم را طراحی نماید.
انجمن های اسلامی دانشجویان، امروز و در آستانه برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ضمن تأکید بر استقامت بر گفتمان امام خمینی(ره) به عنوان شرط تحقق دو مؤلفه پیشرفت و عدالت در دهه چهارم انقلاب اسلامی، «حمایت از گفتمان انقلاب اسلامی و نقد گفتمان های رقیب» را محور اساسی و اصلی اتخاذ مواضع خود جهت فعالیت در این عرصه برشمرده و معتقدند که رئیس جمهور آینده می بایست با اعتقاد عملی به اصول بنیادین انقلاب اسلامی، زمینه تحقق پیشرفت توأمان با عدالت را در جهت تحقق آرمان های والای انقلاب اسلامی فراهم نماید.
براین اساس مواضع انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های کشور در خصوص دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در فضای سیاسی- اجتماعی حاضر اعلام می گردد:
1- حضور آگاهانه، هوشیارانه، متحد و پرشور ملت ایران در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تضمین کننده تداوم پیشرفت کشور و رشد عظیم ملی است و جنبش دانشجویی مسلمان می بایست در جهت مطالبه زمینهها و لوازم حضور حداکثری مردم در انتخابات ریاستجمهوری تلاش نماید و یکی از مهمترین راه های افزایش نشاط در انتخابات ریاست جمهوری دهم، آگاهی مردم از برنامه ها، اهداف و راهبردهای نامزدهای انتخاباتی است که می بایست با مطالبه علمی و دقیق از سوی نخبگان دانشگاهی و جنبش دانشجویی و با توجه به سابقه مدیریتی هریک از کاندیداها به افکار عمومی انتقال یابد.
2- از آنجایی که انتخابات یک تفویض اختیار و سپردن امانت و مسئولیت می باشد و در قرآن به موکلان و امانت سپاران امر شده است که هر امانتی را به اهلش بسپارند و از سپردن امانت به غیر اهلش نهی شدهاند، جنبش دانشجویی مسلمان به عنوان جریان پیشرو اجتماعی می بایست تلاش کند تا با شفاف سازی فضای سیاسی کشور در جهت تصمیم درست ملت، گامی مهم و اساسی بردارد و شفاف سازی فضای انتخابات را به عنوان کار ویژه اصلی خود در انتخابات قلمداد کند.
3- دشمنان انقلاب اسلامی در تلاش اند با سلب اعتماد به نقش دانشگاهیان، تئوری های ترجمه ای را در ذهن آنها رسوخ دهند و آنان را از مردم جدا سازند و انجمن های اسلامی دانشجویان مهمترین راه مقابله با این تلاش ها را حفظ ارتباط و پیوستگی فکری دانشجویان و دانشگاهیان با مردم و تمسک هر چه بیشتر آنها به ریشه ها و اصول انقلاب اسلامی می دانند.
4- انجمن های اسلامی دانشجویان ضمن اعتقاد راسخ به اصولگرایی و اصلاح طلبی و با قرار گرفتن در موضع منتقدانه نسبت به اصولگرایان واصلاح طلبان، تفکیک مفهومی این دو را نادرست دانسته وآن را محصول استراتژی استحاله نرم افزاری جمهوری اسلامی و در راستای دو قطبی ساختن جامعه به جمهوری خواه و اسلام خواه، چپ و راست، آزادیخواه و اقتدارگرا می دانند و معتقداند اصلاح طلبی بدون اصولگرایی نتیجه ای به غیر از هرج و مرج و آنارشیسم و بسترسازی برای فرصت طلبان نخواهد داشت و اصولگرایی بدون اصلاح گرایی به جمود و تحجر منجر خواهد شد و در حقیقت اصولگرایی و اصلاح طلبی همزاد همدیگر و غیر قابل تفکیک می باشند؛ فلذا هرگونه مرزبندی اینچنینی در فضای انتخابات دهم ریاست جمهوری را نشان دهنده عدم درک صحیح روح انقلاب اسلامی از سوی این جریان ها قلمداد می شود.
5- نگرانی نسبت به عقبگرد از سیاستهای انقلابی و دیپلماسی تهاجمی و بازگشت به دوران انفعال و امتیازدهی، یکی از مهمترین مسائلی است که در حساس بودن این دوره از انتخابات دخیل می باشد و نکته قابل تأمل اینکه همواره باید از بازگشت استبداد و سلطه استعمار چه به لحاظ حضور و چه به لحاظ نفوذ نگران بود و مراقبت کرد تا جریان مردمسالاری دینی که جوهر آن ضد استبداد و ضد سلطه است به یک فرهنگ عمیق و ماندگار مبدل شود و انجمن های اسلامی دانشجویان نخواهند گذاشت افرادی با گرایش سلطهپذیری و احساس ضعف در برابر قدرت ها و منفعل در مقابل هوچیگری های بینالمللی به دستگاه اجرایی کشور راه یابند؛ که نتیجه چنین وضعیتی افتادن در دامن سلطه و حقارت غرب، عقب افتادن از قافله پیشرفت و محروم شدن از نعمت امنیت و آسایش خواهد بود چیزی که در لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان و پاکستان با وجود پذیرش الگویهای نرم و یا تن دادن به الگوهای سخت به وقوع پیوسته است.
6- در سال های گذشته و پیش از فراگیری گفتمان عدالت در کشور، دو گفتمان توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی براساس دو ضعف اساسی عدم جامعیت و نگاه تکساحتی و خلاء بومینگری و وارداتی بودن مدل توسعه علیرغم برخی تفاوتها با یکدیگر و بعضی دستاوردهای مهم نتوانستهاند پاسخی اساسی و درخور به مسأله کارآمدی دهند و حاکمیت این دو گفتمان در عرصه مدیریت اجرایی کشور منشاء نابسامانیهای فراوانی در عرصه فرهنگ، اقتصاد و سیاست گردید، اما نکته قابل تأمل حضور مجدد نمایندگان این گفتمان ها بدون هرگونه آسیب شناسی و ابهام زدایی در خصوص رویکرد مورد نظر این گروه ها در انتخابات آتی است، که البته به این گروه ها پیشنهاد می شود با توجه به فراگیری گفتمان عدالت در میان آحاد مردم، نسبت خود و رویکردها و برنامه های عملی شان را با این گفتمان مشخص و معین نمایند.
7- اکنون در آستانه انتخابات مهم و سرنوشتساز ریاستجمهوری و در فضای مسلط گفتمان خدمتگزاری و عدالتخواهی و رشد عقلانیت انتخاباتی مردم در اثر جامعهپذیری سیاسی ناشی از برگزاری بیش از 30 انتخابات، مهمترین راهبرد نیروهای انقلاب در شرایط کنونی جهت در انداختن طرحی نو برای دولت کارآمد، یکپارچگی، انسجام و وحدت اصولی است و انجمن های اسلامی دانشجویان با درک این مهم، اعتقاد دارند که جریان های سیاسی می بایست با ارائه طرح های شفاف و اصولی زمینه انتخاب آگاهانه مردم را فراهم نموده و از شعارگرایی و طراحی سناریوهای احساسی ممانعت ورزند.