بز ن باران سیاهی باب کردند . ....
می خواهم در این متن در مورد یک سری از جریانات دانشگاه با عده ای معلوم الحال سخن بگویم . معمولا اول باید یک سری اصطلاحات را فهمید و تفکیک کرد .
1 –انتقاد : انتقاد یعنی ابراز خطای افراد به صورت منطقی و بدون هرگونه اوباشگری
2 – منتقد : کسی که نقدی را به صورت عالمانه و به دور از هرگونه هیهاهو بیان می نماید .
حال برویم سر اصل مطلب . عده ای هم اکنون خود را منتقد معرفی می دانند و انتقاد می کنند . اما من با آنها سخن دارم و آن این است آیا فحاشی و هتاکی به فردی ، نشان از انتقاد اوست؟ آیا تو که از فرط فحش هر صبح باید دهانت را با اسید معرفت و پاکی بشویی منتقد هستی ؟ آیا ناسزا گفتن و فحاشی به مسئولان نظام انتقاد است ؟ کدامین مکتب این را نوشته ... و یا دانشجویی که برای حمایت از دانشجویان به قولی منتقد امیر کبیر به مجامع عضو بین المللی حقوق بشر رفته اند ، کدام سازمان !!! همان که 5/1 میلیون فلسطینی را روزهاست در تنگنا قرار داده است ؟ همانان که افغانستان را به آتش کشیدند ؟ همانان که نفت عراق را مثل کرم نفت خوار خوردند ؟ آیا حقوق بشر ابو غریب است ،یا گوانتانامو ، ... است ؟؟ آیا حقوق بشر فرزندان بی پدر عراقی است ؟؟ و عده ای ادعا کردند حکومت ، قصد مصادره ی روز دانشجو را دارد . آیا حکومتی که اساسش بر شهادت و آزادگی است ، حکومتی که از شهادت منشا می گیرد و حکومتی که تاریخش بدست جوانان شهیدش رقم خورده ، حق ندارد که برای آنان اقدامی کند . حال این برای تو که می گویی حکومت قصد مصادره دارد ، آیا چشمانت ندید که آن جا دانشجویانی بودند که فرهنگ شهادت را که تو جزء مسائل تروریستی کشورت می دانی ، از زندگی ننگ آور با کشورهای سودجو بهتر می دانند . و دیگر در مورد تجمع دانشجویان مسلمان که به قول عده ای معلوم الحال 400 نفر بودند . اگر به قول تو آن تجمع 400 نفر بود ، بدان که آن جمعیت در محیطی بود که کم رفت و آمد بود . واما تجمع تو که 20 نفر بود و در جلوی سرویس ها و محل رفت و آمد بود و مانع از حرکت می شدی تا تراکم بالا رود چه ؟ حال می گویند در تجمع دانشجویان مسلمان دست عده ای در کار بود . آیا در تجمع 20 نفره تو دست کسی در آن طرف مرزها در کار نبود ؟ آیا همرزمان تو ( که می گویند سلاح به دست می گیرند ) و با رادیوهای بیگانه در آن طرف مرزها صحبت می کنند ، کسی دستی در کار ندارد ؟ و در مورد تریبون آزاد که می خواستند در آن مکان به آنها جواب بدهند . شما در جلسه ی روز دوشنبه ی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز میزان منطق خویش را به عرصه ی حضور گذاشتید و همین بس که با همین منطق با شما سخن گفت . وحال نیز دم از حقوق مردم می زنید . کدام حقوق ؟؟ همان که از غرب مژده گرفتید ؟؟ همان که به مقدساتشان توهین کردید ؟؟ همان که راه دانشجویان را بر سر کلاس ها می بندید ؟؟ حق همیشه پا برجاست ، اما نه آن که تو می دانی و می خواهی با فحش بدست آوری . من هم می گویم جنبش دانشجویی زنده است ، اما نه با فحاشی و نه با شکستن ابهت مسئولان نظام و نه با توهین به مقدسات مردم و نه با دین مدرن از جنس قرن 21 .
والسلام علی من التبع الهدی
جواب بیانیه ی :
باز هم قرآن بر سر نیزه کرده اند ...
این مطلب را بدین سبب می نویسم تا کسانی که به طور کامل در جریانات توهین به مقدسات نبوده اند ، بدانند که چه تحریف هایی از سخنان مولایمان را دشمنان قسم خورده شان بیان کرده اند .
- گفته بودید : شایسته نیست به سخنی که از دهان کسی خارج شد گمان بد ببری ، چرا که برای آن برداشت نکویی نیز می توان داشت .
پس بشنوید : برای دوستت تا وقتی گمان خوب می توانی ببری ، گمان بد مبر و برای دشمنت تا وقتی می توانی گمان بد ببری ، گمان نیک مبر .
- گفته بودید : چگونه خود را شیعه علی می دانید ، در حالی که بدون آنکه سخنی را به گوش خود شنیده باشید ، نقل قول می کنید و با تحریف این سخنان زمینه ی فتنه انگیزی و سرکوب را فراهم می آوید .
پس بشنوید : وقتی چندین نفر ( حداقل 20 نفر ) شاهد بالغ ، عاقل ، راستگو و امین و نماز خوان ؛ شاهد باشند و حاضر به قسم به قرآن باشند و فایل صوتی آن را نیز به همراه داشته باشند ، چگونه می توان آن را منکر شد ، در حالی که برای اثبات زنا ، 4 شاهد عاقل و بالغ کفایت می کند ؟؟ شما که دم از علی (ع) می زنید وخود را شیعه ی علی می دانی ، ابتدا ثابت کنید که شیعه هستید . شما که در روز شهادت فرزندان علی کف و سوت می زنید و آماده ی به رقص هستید، آیا شما شیعه اید ؟؟
- گفته بودید : آیا سخن علی را شنیده اید که در وصف مسخ ارزش ها فرمود : روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی ، و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند . مسجدهای آنان در آن روزگار آبادان اما از هدایت ویران است . مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد از بدترین مردم زمین می باشند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکاری اند ، هر کس از فتنه بر کنار است او را به فتنه باز گردانند و هر کس از فتنه عقب افتاده او را به فتنه ها کشانند که خدای بزرگ می فرماید : " به خودم سوگند بر آنان فتنه ای بگمارم که انسان شکـیبا در آن سرگردان ماند . "
پس بشنوید : آیا آن روزگار را حتما شما مشخص کرده اید که میگویید اکنون چنین است ، زیرا زمان معاویه و خلفای اموی این گونه بود و نیز در زمان خلفای عباسی . و نیز هم اکنون در بعضی کشورها و حتی بعضی از شهرها ، و امکان دارد در آینده . چگونه بعضی از ناشیان ، زمان و مکان را از این حدیث خارج کرده اندد ؟؟
- گفته بودید: تاریخ نشان داده تشیع صفوی همواره برای اثبات مشروعیت پوشالی خود مجبور است با قدرتمداران هم پیمان شود تا شیعیان علوی را سرکوب نماید . امروز این شیعیان صفوی به حریم امن خد ا پناه برده اند و به اعتکاف نشسته اند تا قدرت مداران را برای سرکوب آزادی خواهان گسیل کنند .
پس بشنو ید: بعضی افراد ( سوسیالیست ، لیبرال ، سکولار ، لاییک ) با حرف هایی که در اجتماعات می زنند ، باید به شیعه بودنشان شک کرد ، چه برسد به این که خود را شیعه علوی ( که دقیقا در مکان متضاد با آن است ) بدانند .
- گفته بودید : امام علی انتقاد مردم از حاکم را جزء حقوق مردم بیان می داشت ، امروز حاکمان را جزء مقدسات قرار داده اند و کوچکترین انتقادها را دلیل بر بی دینی منتقدین می دانند .
پس بشنوید : آری امام علی (ع) انتقاد از حاکمان را جزء حقوق مردم بیان کرده است ، ولی هیچ گاه تهمت ، فحاشی ، دروغ و خدعه را جزء حق مردم ندانسته است . در ثانی ، پیشوای ما علی (ع) حقوقی را نیز برای حاکم قائل شده است . آیا شما که از حقوق مردم دم می زنید ، حقوق دیگران را رعایت کرده اید ( به به .. چه رعایت حقوقی!!: بستن راه ها ، توهین ها ، فحاشی ها ، دروغ ها ، بی حرمتی ها و ... ) . حال شمائید معاویه صفتانی که با تحریف سخنان مولایمان علی (ع) می خواهید شیعیان او را به زانو در آورید.
دانشجویان فعال در جنبش دانشجویی به عنوان روشن فکران جوان ، تحصیل کردگانی متعهد هستند که از کنار هیچ مسأله ی اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی به سادگی نمی گذرند . لذا شناخت دغدغه های انسانی ، ارزشی ، فرهنگی ، اجتماغی و سیاسی جنبش دانشجویی اهمیت فراوانی دارد .هر جنبش دانشجویی بر اساس مقتضیات زمان و مکان و شرایط خاص حاکم بر جامعه و دانشگاه از ایدئولوژی خاصی تبعیت می کند .این ایدئولوژی ، اهداف و آرمان های اصلی جنبش دانشجویی را تعیین و به آن تحرک فکری و عملی می بخشد .آغاز جنبش دانشجویی به پایان دوره ی رضا شاه در سال 1320 بر می گردد .زمانی که برخی از افراد به رهبری تقی ارانی که در اواخر حکومت رضا شاه دستگیر سده بود ند ، از زندان آزاد شدند و حزب توده را تشکیل دادند که به عنوان نخستین تشکل عنوان دار رسمی دانشجویی شکل گرفت . این حیات جنبش دانشجوی به سه موج تقسیم می شود .
موج اول : 16 آذر نقطه ی عطف موج اول جنبش دانشجویی مسلمان بود . در روز سوم آذر سال 1332 در بار شاه اعلامیه ای مبنی بر مسافرت " نیکسون " ، معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در 18 آذر صادر کرد . از روز چهاردهم آذر ، دانشجویان دانشگاه تهران برگزاری تظاهرات را شروع کردند که روز بعد دامنه ی این تظاهرات را به خارج دانشگاه کشاندند . اما نقطه ی اوج اعتراضات دانشجویان ، که به صورت خود جوش شکل گرفت را می توان در 16 آذر ماه همین سال یافت . در این روز اوضاع در تهران و به ویزه در دانشگاه و خیابان های منتهی به آن غیر عادی بود . دانشجویان هنگام نزدیک شدن به دانشگاه پی به افزایش پشمگیر مأموران و تجهیزات آنها بردند .دانشجویان سعی می کردند کمترین بهانه را به بهانه جویان ندهند ، اما جـَو کاملاً ملتهب بود . در این کش مکش ها ، بغض یکی از دانشجویان ترکید و شروع به دادن شعار " دست نظامیان از دانشگاه کوتاه " پرداخت . هنوز صدایش خاموش نشده بود که رگبار گلوله باریدن گرفت . در این در گیری افرادی همچون " مهدی شریعت رضوی ، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی " به شهادت رسیدند .16 آذر سال 1332 را می توان خودجوش ترین اقدام جنبش دانشجویی مسلمان علیه نظام شاهنشاهی و استکبار جهانی دانست .
از حدود سال های 51 و 52 طیف نیروهای مذهبی در جنبش دانشجویی رو به افزیش می گذارد ، به گونه ای که در سال 53 نیروهای مذهبی به یک وزنه ی مستقل و قابل توجه در جنبش دانشجویی تبدیل شده بود .در مقابل ، حکومت نیز دست به اقداماتی نضیر ایجاد سرگرمی و تفریح ، ترتیب دادن کلوپ های رقص و موسیقی و ... پرداخته بود .
در بین دانشگاه های ایران ، دانشگاه تبریز و جنبش دانشجویی آن از اهمیت خاصی برخوردار بود . دانشجویان مذهبی دانشگاه تبریز ، بیش از سایر دانشگاه ها موفق شدند مذهبیون اسلامی خود را منسجم کنند . این دانشجویان در سال 56 و 57 در دو حرکت مهم حضور یافتند . ابتدا قیام تاریخی 29 بهمن که در اعتراض به سرکوب خونین مردم قم در 19 دی 56 صورت گرفت و دیگری واقعه ی 18 اردیبهشت که به لحاظ اهمیت کمتر از واقعه ی 16 آذر سال 1332 نبود .
موج دوم : جنبش دانشجویی مسلمانان پس از پیروزی انقلاب . : جنبش دانشجویی پس از انقلاب را می توان رفیق جامعه مدنی و شریک جامعه سیاسی معرفی کرد که آرمان های خود را در ارمان های انقلاب اسلامی تحقق یافته می دید . برهمین اساس بود که دانشجویان که غالباً عضو انجمن های اسلامی دانشجویان بودند ، از همان ماه های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی ، نهاد های مردمی از قبیل سپاه پاسدارن ، جهاد سازندگی ، جهاد دانشگاهی و ... را تأسیس کردند .
پس از پیروزی انقلاب و با توجه به شرایط روز کشور ، علی الخصوص دانشگاه ها ، نیاز به ایجاد نوعی تشکل سراسری در بین دانشجویان احساس شد . این احساس نیز از یک طرف به خاطر لزوم مبارزه با گروه های مخالف انقلاب در درون دانشگاه ها و از طرف دیگر به علت ضعف در عملکرد دولت موقت در بر طرف کردن خواسته های دانشجویان بود .در همین نشست ها بود که دفتر تحکیم وحدت تأسیس و آقایان : حبیب ا.. بیطرف ، محسن میردامادی ، ابراهیم اصغرزاده ، محمود احمدی نژاد و سبد زاده به عنوان شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدند .
محمد رضا پهلوی که پس از فرار از ایران در کشورهای مختلفی آواره شده بود و ملت ایران خواستار بازگشت و محاکمه ی وی بودند ، با مساعدت مقامات آمریکایی که خود را به نوعی مدیون او می دیدند ، به یکباره سر از آمریکا در آورد . حضرت امام خمینی طی پیامی در 12 آبان 58 در اعتراض به پذیرش شاه از سوی آمریکا اعلام کردند : " دانشگاهیان ، دانش آموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه ی خود را علیه آمریکا گسترش دهند . " به دنبال اعلام این مواضع ، نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، با تشکیل جلسه ای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریکا پرداختند که این امر در روز بعد یعنی 13 آبان 58 به وقوع پیوست .این اقدام بازتاب های بسیاری داشت . حرکت انقلابی دانشجویان مسلمان قبل از هر چیز دیگر ، هیئت حاکمه ی آمریکا را به شدت مبهوت کرد .کارتر در کتاب خاطرات خود می گوید : " 13 آبان سال 58 تاریخی است که من آن را فراموش نخواهم کرد ... ما شدیداً نگران بودیم ... در روزهای نخست تصور می کردیم گروگان ها به زودی آزاد خواهند شد ، اما پس از آن که بازرگان ، نخست وزیر دولت موقت ، در کوشش های اولیه ی خود برای آزادی گروگان ها با شکست مواجه شد ، نگرانی ها افزایش یافت . از جمله پیامد های آن می توان به : پایان رابطه ی استعماری ایران و آمریکا ، از بین رفتن گروه های مارکسیستی ، بازگشت مردم به صحنه ، شکست هیمنه و اسطوره ی جهانی آمریکا و بالاخره شکست کارتر در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری . کارتر در این مورد گفته است : " عجیب است که سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری کشور بزرگ آمریکا ، نه در شیکاگو یا نیویورک ، بلکه در تهران تعیین می شود .
جنبش دانشجویی مسلمان و هشت سال دفاع مقدس : طی دهه ی 60 به علت شرایط جنگ ، فضایی خاص بر دانشگاه حاکم شد . در اواسط این دهه ، در جناح موسم به چپ و راست در حکومت اسلامی ایران شکل گرفت . اما در دانشگاه ها غالب انجمن های اسلامی دانشجویان با گرایش به سمت جناح چپ سیاسی تا پایان جنگ به فهالیت های خود ادامه دادند و به عنوان تنها پرچم دار جنبش دانشجویی مسامان ظهور بیرونی داشتند . در طی دومین انتخابات مجلس و به دلیل همین گرایش سیاسی ، انجمن های اسلامی دانشجویان از لیست جناح چپ اعلام حمایت کردند و به دلیل اینکه برخی از اعضای این انجمن ها – که در اقلیت نیز بودند – از لیست جریان مقابل حمایت می کردند ، از انجمن اسلامی خارج گردیدند و به تاسیس جامعه ی اسلامی دانشجویان پرداختند .
تشکیل بسیج دانشجویی : با پایان یافتن جنگ ، امام خمینی با تعریف جبهه ی جنگ جدید ، جنگ فقر و غنا و لزوم سازماندهی جدید نیروهای انقلاب برای جبهه ی مبارزاتی جدید برای تشکیل بسیج دانشجو و طابه ، به عنوان ضروری ترین تشکل پیامی را صادر کردند . پس از این پیام ، دانشجویان دانشگاه امام صادق اقدام به تاسیس تشگلی با همین نام کردند که در پی آن سایر دانشگاه های کشور نیز به سرعت اقدام به تاسی بسیج دانشجویی کردند .
افول موج دوم : جریان دوم خرداد 1376 را باید مبنای تغییر و تحولاتی عمده در فرآیند جنبش دانشجویی کشور دانست . چراکه پس از این رویداد ، انجمن اسلامی دانشجویان وابسته به دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه ها ، با تغییر رویکردی آشکار نسبت به گذشته و همچنین به عنوان نقطه عطف جنبش دانشجویی یاد می شود ، باید از دوم خرداد76 به عنوان نقطه عطفی تحت عنوان " تحرک در عین افول " یاد کرد .تحرک به این معنا که سخن گفتن از هر دردی !! و توهین به هر چیزی به خصوص مقدسات مذهبی تحت عنوان آزادی بیان رایج گشت و افول نیز به این معنا که به تدریج همان آرمان گرایی که علت به وجود آمدن جنبش دانشجویی تلقی می گشت آرام آرام به تاریکی سیر می نمود. گفتمان توجیه گرا جای خود را به گفتمانی داد که هرگونه نقدی را با مسئولین ( جدای از درست یا اشتباه بودن آن ) ، به حاکمیت نظام تعمیم می داد و بر اساس آن نقد ، عدم کارایی نظام دینی را نتیجه می گرفت . این گفتمان تا جایی پیش رفت که جدای از افرادی که با غرض ورزی هرگونه سخنی را توهین به مقدسات دیگر دانشجویان و نظام بیان می کردند ، گروهک های غیر قانونی دیگری نیز موسوم به حافظ منافع سوسیالیزم و سرمایه داری در دانشگاه ها به وجود آمدند و ثمره ی آن این شد که بسیاری از تشکل های داعیه دار دموکراسی ، آزادی بیان و حقوق بشر ، شکستن درب دانشگاه ، ضرب و شتم دیگر دانشجویان و خبرنگاران و فحاشی و ... را افتخار خود بدانند .
به طور مثال شش ماه پس از دوم خرداد سال 76 و در روز 13 رجب ، آقای حسینعلی منتظری ( که بیان میکرد بعد امام خمینی تنها او شایسته مقام رهبری است ، و آقای خاتمی بعد از انتصاب به ریاست جمهوری به جای این که نزد رهبر بروند نزد ایشان رفتند ) با این تحلیل که بعد از انتخابات 20 میلیون نفر طرفدار سید محمد خاتمی هستند و 7 میلیون نفر طرفدار آیت ا.. خامنه ای ، یک سخنرانی جنجالی را به راه انداخت که که انتظار داشت از سوی دفتر تحکیم وحدت ( به عنوان حامیان اصلی دولت اصلاحات ) مورد حمایت قرار گیرد ، که دقیقا خلاف این تحلیل حادث شد و مورد انتقاد و اعتراض شدید دفتر تحکیم وحدت قرار گرفت. به هر ترتیب روند رسیدن به گفتمانی که در آن نظام دینی کارامدی لازم را نداشت در دفتر تحکیم وحدت بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد .
موج سوم : " تاسیس اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل ." از آنجایی که تفکر بر جریان دفتر تحکیم وحدت دچار پنین خطای تحلیلی شد ه بود و محصول آن تفکر ، دچار رفتاری متناقض با آرمان های دفتر تحکیم وحدت شده بود ، باعث گردید تا برخی از انجمن های اسلامی دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت به همراه برخی از انجمن های اسلامی دانشجویان که از ابتدای تأسیس عضو دفتر تحکیم وحدت نبودند ( که در مجموع 18 انجمن اسلامی دانشجویان را تشکیل می دادند ) توانستند در 13 آبان سال 1378 در قالب " انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور " اعلام موجودیت کنند . این تشکل توانست در اسفند سال 1383 به عنوان اولین تشکل دانشجویی ، مانیفست فکری خود را مهندسی و در قالب " سند گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان منتشر نماید. در همین برهه ، دفتر تحکیم وحدت روز های افول خود را با انشقاق در دو طیف شیراز و علامه سپری می کرد .در 9 مرداد 1384، پس از شکست کاندیدای مورد حمایت جریان افراطی دفتر تحکیم وحدت در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری - که روزی در اثر نفی سیاست های وی ، در دوم خرداد 76 به قدرت رسیده بودند - و در سومین فستیوال تابستانی دفتر تحکیم وحدت و پیش از آغاز مراسم ، رامین جهانبگلو چنان مردم را به سبب انتخابشان به استهزاء گرفت که یکی از حاضران برآشفت و فضای جدل در آن جلسه حاکم شد .
|
دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: هم به لحاظ مشکلات اجرایی و هم به لحاظ آرمان بزرگی که به دنبال آن هستیم، نیازمند مدیران اجرایی باقدرت، توانا و دارای شجاعت در تصمیمگیری هستیم. وی افزود: تهمتهایی که علیه دولت صورت میگیرد، سامان یافته و برای ناکارآمد نشان دادن دولت است. رقیب با این ترفند به دنبال ایجاد تفرقه در جبهه اصولگرایان است تا بتواند در انتخابات سنگرهای از دست رفته را باز یابد. دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ابهامات و تهمتها علیه دولت را غیرمنطقی و غیرکارشناسی دانست و تصریح کرد: آنها تلاش دارند از زاویه مطالبه مردم و با عرفیسازی این مسائل به گونهای افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند و با ایجاد طرحهای طنزآمیز که کمتر ذهن را متوجه ریشه مسئله و دلایل این موضوع میکند، هدف خود را دنبال میکنند. فدایی ابراز داشت: گاهی دهها سال از عمر مشکلات در دولتهای قبلی میگذشت و یک مدیر ارشد اجرایی کشور به دنبال شناسایی و حل آن نرفت و وجود مشکل در دستگاه اجرایی به صورتی بود که مسئول بالاتری که به این مشکلات رسیدگی کند، وجود نداشت و همه اینها اراده جدی در عرصه مدیریت را میطلبید. فدایی افزود: هم به لحاظ آن مشکلات اجرایی و هم به لحاظ آرمان بزرگی که به دنبال آن هستیم، نیازمند مدیران اجرایی باقدرت، توانا و دارای شجاعت در تصمیمگیری هستیم؛ زیرا اگر این شجاعت و توان در مدیریت نباشد هزینههای زیادی را متوجه مردم و کشور میکند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی منظور مقام معظم رهبری از شاه سلطان حسین را بیان مختصات مدیریت دانست و یادآور شد: مدیریتی که توان و آمادگی برداشتن گامهای بزرگ برای پیشرفت و اداره کشور را نداشته باشد و یک عده اطرافیان با مشاورههای غیرکارشناسی و خطی، مسئول اجرایی را از نیازهای اصلی نظام غافل کند، راه گشای مدیریت اجرایی کشور نیست. فدایی ظرفیت مدیریتی و اجرایی اصولگرایان را بسیار بالا و اصولگرایان را اصلاحطلبان واقعی دانست و تأکید کرد: اصولگرایان برای حل بحرانها، مشکلات و گیرهای اجرایی کشور با توان ملی و کارشناسی و مدیریتی میتوانند ایفای نقش کنند. وی ادامه داد: عدهای تلاش میکردند مشکلات کشور را ناشی از گیرهایی در اصول، رویکردها و مبانی نظری انقلاب جلوه دهند. نماینده مردم تهران در مجلس در پایان خاطر نشان کرد: رویکرد دولت نهم و اصولگرایان نشان داد اینها یک فریب بود؛ چرا که میتوان با اصول و گفتمان انقلاب اسلامی مشکلات جاری کشور را شناسایی و حل کرد و در واقع این شعار، جریان دوم خرداد و جریان افراطی را به بنبست کشاند |
کاهش 14 درصدى تولید نفت ایران از امروز | |
|
شکارچیان مأمورنماى دختران نوجوان در شیراز دستگیر شدند | |
|
دانشجویان:
| |
|
| |
اینجا رادیو اسرائیل است! | |
|
محکوم مى کنیم اما براى دلخوشى دشمن | |
|
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از فارس، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه سخنان خود در جمع صدها هزار تظاهراتکننده لبنانی گفت: من ملت فلسطین و امت اسلامی را به وحدت صفوف و انتفاضه سوم فرا میخوانم.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت: آنچه امروز در غزه هدف قرار گرفته است، باقیمانده مقاومت و اراده ملت فلسطین است، به همین علت من نیز صدای خود را به صدای کسانی که به "انتفاضه سوم" در فلسطین فرا میخوانند میافزایم و این انتفاضه را در سطح تمام امت عربی مطرح میکنم، چون ما در مقابل درگیری سرنوشتسازی در فلسطین قرار گرفتهایم و من تمام گروههای فلسطینی را به وحدت و تلاش برای توقف تجاوزات فرامیخوانم.
وی ادامه داد: بار دیگر از تمام ملتهای اسلامی و عربی میخواهیم که تحرکات خود را ادامه دهند، چون اراده دشمن قوی است و به مقابله نیاز دارد.
نصرالله در ادامه با اشاره به برپایی تظاهرات مردم در تمام دنیا گفت که این چیزی که الآن مشاهده میکنیم پیشتر در جنگ لبنان دیده نمیشد، باید این موضعگیریها لحظه به لحظه بیشتر شود.
وی در ادامه به تبلیغات گمراهکننده دربرخی رسانههای عربی اشاره کرد و گفت که برخی این شایعه را ترویج میدهند که حزبالله سفارت مصر در لبنان را بمباران می کند، این طبیعی است که در مقابل این سفارت تظاهرات کنیم،؛ اما از این کار ممانعت میکنیم.
نصرالله تأکید کرد ما به تغییر موضع مصر از راههای صلحآمیز اقدام میکنیم و به هیچ کس تجاوز نمیکنیم.