غزه ، کربلای امروز
عضو کارگروه طرح تحول اقتصادی: | |
|
عضو کارگروه طرح تحول اقتصادی ضمن تشریح ابعاد مختلف لایحه هدفمند کردن یارانه ها گفت: طرح تحول اقتصادی از 15 سال سابقه تحقیقاتی برخوردار است و اجرایی شدن آن بازتاب مثبتی در اقتصاد کشور در عرصه های داخلی و بین المللی خواهد داشت.
مزرعتی در گفت وگو با خبرگزاری فارس در خصوص تأثیر هدفمند کردن یارانه بر سطح اقتصادی خانواده ها، اظهار داشت: طبیعتا اصلاح سیاست های اشتباه گذشته بر روی متغیرها و عامل های اقتصادی موثر است و نخستین اثر آن بر روی رفتار مصرف کننده در بخش خانوارها و تولیدکننده ها خواهد بود.
وی تاکید کرد: دومین اثر اجرای این سیاست بر روی حمل و نقل خواهد بود که 50 درصد مصرف نفت کشور را به خود اختصاص داده است.
عضو کارگروه طرح تحول خاطرنشان کرد: هدفمند کردن یارانه ها رفتار همه عوامل اقتصادی را اصلاح و خانوارها را با شرایط جدید همسو می کند.
وی افزود: هدفمند کردن یارانه ها علاوه بر این، میزان مصرف را با نقدینگی موجود سنجیده و موازنه لازم را برقرار خواهد کرد که در نهایت باعث افزایش راندمان اقتصادی می شود.
مزرعتی اثرات جانبی هدفمند کردن یارانه ها را، تعدیل اقتصادی خانوارها در نتیجه آزادسازی قیمت حاملهای انرژی و افزایش هزینه های دیگری که بواسطه مصرف انرژی بالا خواهند رفت، عنوان کرد.
وی متذکر شد: این نوع سیاست اقتصادی را می توان به عنوان یک جراحی اقتصادی قابل درک و اجرا برشمرد و البته از آن نباید به عنوان یک ابزار سیاسی بهره برد، ضمن اینکه اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها نیاز به همدلی و مساعدت کارشناسان اقتصادی، مسئولان دولتی و مجلس خواهد داشت.
عضو کارگروه طرح تحول اقتصادی در خصوص کنترل تورم حاصل از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، گفت؛ دولت در جهت کنترل تورم حاصله، ابزارهای زیادی از جمله کنترل نقدینگی، سیاست کاهش نرخ سود بانکی، تنظیم میزان تسهیلات پرداختی و همچنین کنترل بازار را در اختیار دارد که براحتی می تواند تورم را کنترل کرده و زمینه کاهش آن را در سالهای بعدی فراهم آورد.
وی در خصوص آثار مثبت اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها به کنترل عرضه انرژی در کشور و امنیت آن و همچنین سود کلانی که در بلندمدت متوجه اقتصاد کشور می کند اشاره کرد و افزود: اجرای طرح را باید در حداقل زمان ممکن محقق کرد چرا که بیش از 15 سال کار تحقیقی بر روی طرح صورت گرفته است که اجرایی شدن آن بازتاب مثبتی در اقتصاد کشور در عرصه های داخلی و بین المللی خواهد داشت.
مزرعتی در خصوص استمرار طرح، با توجه به مدت باقیمانده از عمر دولت فعلی، گفت؛ دولت بعدی سیره و روش اداره کشور را خود تعیین و به معرض اجرا می گذارد اما باید فهم ملی، نظر مسئولان و اقتصاددانان را در این امور لحاظ کنند، بدون اینکه دیدگاه و نوع نگرش دولتی بر چنین موضوعاتی حاکم باشد.
وی تصریح کرد: طرح مذکور و طرح های مشابه بر اقتصاد ایران تأثیر بلندمدت و شگرفی می گذارد؛ البته اگر مجلس طرح را تصویب و به قانون تبدیل شود تمام دولت ها موظف به اجرای آن خواهند بود.
عضو کارگروه طرح تحول اقتصادی در خصوص رقم یارانه های نقدی، خاطرنشان کرد: میزان و مقدار یارانه های نقدی به ازاء هر نفر در حدود 19 تا 40 هزار تومان خواهد بود، البته به سه دهکی که بالغ بر هفت میلیون نفر هستند و فرم خانوارها را دریافت و تکمیل نکرده اند، یارانه ای تخصیص داده نخواهد شد.
خاتمى خوب فهمیده بود که از حمایت برخوردار نیست
|
«موفقیت آقای خاتمی روز به روز در حال تضعیف است». جعفر گلابی همکار روزنامه زنجیره ای اعتماد (و همکار روزنامه توقیف شده سلام) با درج این تحلیل، به موضع اخیر کرباسچی در سرزنش خاتمی واکنش نشان داد و نوشت: موفقیت آقای خاتمی روز به روز در حال تضعیف است و اگر بصورت احساسی به موضوع ننگرند ریسک کاندیداتوری وی هر زمان در حال بالا رفتن است.
به گزارش «فردا» وی می افزاید: جدایی کروبی از خاتمی که با کاندیداتوری وی رسمیت یافت، شروط سخت عبدالله نوری برای حمایت از خاتمی، افزایش احتمال کاندیداتوری میرحسین موسوی و اینک اعلام عدم حمایت کرباسچی از رئیس جمهور سابق، جبهه متحدی را که در انتخابات خرداد 76 همه پشت سر وی قرار داشتند، چند شقه کرده است.
گلابی در ادامه می افزاید: شاید عده ای تصور کنند که تعلل خاتمی در اعلام ورود به انتخابات به تضعیف موقعیت وی در جبهه اصلاحات انجامیده است ولی تفسیر درست تر می تواند این باشد که با تأخیر انجام شده مخالفت های بالقوه با او بالفعل شده و بنابراین تردید خاتمی از ابتدا صحیح و واقعگرایانه بوده است.
وی می نویسد: اگر خاتمی از ابتدا رسماً وارد میدان می شد و این مخالفتها در عمل روی می داد آسیب اصلاحات فزونی می گرفت و راه بازگشت هم پرهزینه می شد.
وی در ادامه اظهار داشت: به نظر می رسد اگر فشار اطرافیان آقای خاتمی نباشد وی عدم کاندیداتوری خود را بزودی اعلام خواهد کرد.
در جواب توهین هایی که برخی از منافقین در دانشگاه شیراز به ولایت فقیه کرده بودند
آقای ح . ن نوشته بودید که حکومت دینی چیزی نیست جز رشته ای از احکام دینی که از فقه منبعث می شود . جواب شما را فقط با آیات صریح قرآن می گویم . پس بشنو:" برایشان براساس آنچه خدا نازل کرده ، حکم بران و در برابر آنچه از حق بر تو نازل گشته، از خواسته های آنان پیروی مکن." (سوره ی مائده آیه ی 116)
گفته بودید که دین در ایمان و عمل استوار است . شمایی که میگویید ایمان دارید ، پس عمل شما کدام است ؟ آیا عمل در مکتب منتظری ها ... توهین و دروغ و فساد و بی بندوباری و ... است ؟؟؟
اگر سایه ی حکومت اسلامی و دینی نبود ، اکنون ایران نیز وجود نداشت . آقای ح . ن ؛ چشم هایت را باز کن و ببین . کسانی که با زبان می گویند ایمان داریم ، حکایت همان قوم یهود است که می گویند : یهود برترین قوم جهان است و هرگز به جهنم نمی روند و اگر هم بروند ، چند روزی بیشتر نخواهد بود. گفته بودی که انسان باید تمامی سخنان را بشنود و بهترین را برگزیند . پس چرا خود شما بهترین را انتخاب نمیکنید ؟ آیا بهترین سخن و بهترین ایمان در نظر شما، توهین به اسلام همانند آیات مسخره ای که می آورید : ( قسم به خرد ، همانا در انسان سود است ) ، توهین به شهدا و تحریف سخنان امامان معصوم است ؟ به کدامین دین ایمان دارید ؟ چگونه خود را مسلمان و شیعه می دانید در حالی که هیچ اعتقادی به اصول بنیادین اسلام ندارید ؟ آیا یک بار هم در قرآن تفکر کرده اید؟ شاید قرآن شما از طرف ... آمده است ! ( وَیحـَکَ ). نوشته بودید که حکومت فقهی فکر کرد اگر با قدرت و جبر در برابر باطل بایستد ، حق رونق می گیرد ( خوب است که خود نیز باطل بودن تفکرات خود را قبول دارید ) . در حالی که در کشورهای غربی جلوی باطل گرفته نشد ، تا اینکه اکنون دچار سردرگمی و فساد اند ، منکراتشان حد و اندازه ندارد ، بی بندوباریشان غیر قابل کنترل شده است ، ایمان ها بر روی طاقچه ها رفتند ، خرافاتشان حرف اول را می زند ، غارت ، استعمار ، طمع و بی فرهنگی شان بیداد می کند .
شما به کدامین آزادی اعتقاد دارید ؟؟؟ منجی آزادی شما کیست ؟؟؟ باب ، بهاءالله ، شارن ، بوش ، و ... !!!!!!!
گفته بودید که فدرت مطلق از هر باطلی باطل تر است . پس به کسانی که از آنها برنامه هایتان ر امی گیرید بگویید :" این جا ایران است ، مهد علم و فرهنگ . چگونه می خواهی با قدرت استکباری خود ، ایران را از ایرانیان بگیرید. آگاه باش که رهبر فرزانه ایران هوشیار است ، مسلمان زنده است ، دانشجو بیدار است . پس دُم خود را بر دار و برو ."
گفته بودی ؛ انچه در ایران است حکومت فقهی است نه حکومت ایمانی ! پس بدان که این دو جدایی ناپذیر اند و شما اید که ایمان ندارید و این را نمی بینید .
از حسیعلی منتظری گفتی . پس بشنو . گفته بودی که ولایت فقیه محصور به معصوم است . چگونه بیان می کنی که آقای منتظری شایسته ی ولایت است ؟ در حالی که خود معصومین (ع) ر امی شناسی . ( تو خود سر در گم هستی . پس بیاندیش!! ) امامت در قرآن ثابت شده است و جایگاه ولایت فقیه نیز به اثبات رسیده است. اما ولی فقیه ، نائب امام عصر است و شایسته کسی است که عالم ترین وعادل ترین ومدیرترین مردم باشد. ونیز ولی فقیه معصوم نیست همان گونه که من و شما نیز معصوم نیستیم . هما گونه که خاتمی ها ، منتظری ها ، رفسنجانی ها ، احمدی نژادی ها معصوم نیستید . اما ولی فقیه وجه تمایزی با سایرین دارد که او را شایسته ی این مقام میکند.
رهبری پیش از شما بیان داشت که نقد کنید . اماکجاست گوش شنوا ؟ نقد چیست ؟ منتقد کجاست ؟ شما حتی نمی دانید نقد چیست و چه تفاوتی با تخریب و توهین دارد ! ای روشنفکرنماها با شما هستم ، بر مطالعات دینی خود بیافزایید. قرآن را بخوانید و در آن تأمل کنید . البته آیات نازل شده از طرف خداوند را ، نه آیات مضحک خود را!!!
دانشگاه کانونی است با افکار و عقاید مختلف که به پرسش گری نشأت گرفته از تردید و ابهام پرداخته و مجادله های سختی در حقانیت اعتقادات خود صورت می دهد . نکته ای که در اسلام سفارشات بسیار زیادی شده تا آنجا که نقطه ی اوج آن را ائمه ی معصومین شکـانیت در وحدانیت خداوند در بحث توحید فرموده اند که با نفس آنارشیسم ، القا کردن و بی منطقی را تبدیل به منطق کردن فرسخ ها فاصله دارد .
در پی حرکت غیر خود جوش و نمایشی برگرفته از سنت فکری عوامل داخلی بیگانه پرست ، تعدادی از دانشجو نماها در جهت هتک حرمت گستاخانه به شهدا و توهین به مقدسات در یک نمایش خیمه شب بازی در صحن دانشگاه دور خود جمع شده تا با هوچیگری ، اغتشاش و پاشیدن تخم فتنه و شبهه افکنی در اذهان دانشجویان لکه ی ننگی بر تارک سابقه ی دانشجویی خود داشته باشند . پروژه ای که با نام فرار از فضای مناظره به گزینش عوامل کاخ سفید جرقه خورد با نیت آزمون درجه ی حساسیت آحاد دانشجویان نسبت به ولایت فقیه و فرهنگ شهید و شهادت بود تا در صورت مناسب بودن شرایط ، گام های پلید بعدی خود را بردارند بعد از چند روز از وقایع اخیر کماکان جامعه دانشجویی حیرت زده ی عقاید پر از هیاهوی و خالی از خلا این افراد هست . مجهول است کدامین مکتب چراغ سبز عبور از خط قرمز های جامعه و مقدسات اسلامی که با جهالت خویش هیچ گاه نخواسته به گوشه ای از آن نظر اندازید را داده که چنین سخنان سخیف و محرف را در خود نهادینه کرده اید . کدامین مکتب به شما آموخته هدف وسیله را توجیح کرده و برای نیل به زندگی غربی و پیوستن به هم جرگه های خود ، حاضر به ایجاد هر نوع بی آبرویی هستید . این بار هم به میمنت احساس تکلیف دانشجو های مسلمان تیرهایتان به خطا رفت چرا که تجزیه و تحلیل رفتار های دور از انسانیت شما و پرده داری از مسائل پشت پرده این حرکت به چه قصد و نیتی و به پشتوانه ی کدامین قدرت ها به راحتی آب خوردن است . کار شما از امر به معروف و نهی از منکر گذشته و باید با شیوه ی خویش شما را از عواقب و پیامدهای این دسته از افراط و تند رویها به هوش آورده و سخن راندن در باب خضعبلات شان کنار گذاشته شود و دیگر به تجمعاتی از این قبیل که به پشت گرمی عوامل استکبار پوستشان به کلفتی پوست کرگدن رسیده در نطفه خفه شود . جامعه و دانشگاه در عرصه های تاریخی مختلف تاثیرات مثبت و منفی متقابلی را بر هم داشته و استقلال هر کدام از آنها ناشی از عدم شناخت جامعه شناسی هردوی آنهاست . جسارت توهین و افترای ناجوانمردانه با سپر کردن بحث خود ساخته ی استقلال دانشگاه چون جزیره ای در میان جامعه حکایت از ناتوانیتان در همراه کردن وجدان های فکری افراد بیدار دل دارد . اما در واکنش به این جریان ، دانشجویان دانشکده ی کشاورزی همچنان در خواب غفلت به سر برده و عافیت طلبی را به هر امری حتی مقدسات و ارکان دین ترجیح می دهند امری که امام صادق آنرا شکستن کمر خود دانسته ، همانا رفتار جاهل مقدس مآب و دانشمند فاسد بی بند بار است . به پا خیزید و در حد توان خود پیوند عمیق بین تدین و رفتار اسلامی خود را در عمل به محضر امام عصر نشان دهید . در این چند روز بعد از واقعه به شما چه شده که تسلیم فشار اقشار جامعه ی دانشگاهی شده و استعفای خود را از سخنانتان در جهت کوتاه آمدن جنبش دانشجویی مسلمان اعلام می دارید . گرچه متوجه هوا پرستی شدن و رسیدن به سراشیبی سقوط اولین گام در قبول استغفار است اما حلالیت و آمرزش خود را از درگاه الهی مسئلت داشته که برای منافع شخصیتان از آخرت خود گذشته و متوسل به هر نوع پشت پا زدن به ارزش های اسلامی شده اید .
جم یا فروغی ، مستقل یا غیر مستقل
شاید جلسه ی روز دوشنبه ی انجمن اسلامی را بتوان با این نام یاد کرد . جلسه ای که باز با ورود افرادی که خود را صاحب منطق و روشنفکر می دانند باز هم به اغتشاش کشیده شد و باز هم منطق بی منطقی عده ای بروز کرد .
روز دوشنبه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز جلسه ای مبنی بر انجمن اسلامی ، انحرافات ، دفتر تحکیم وحدت و نحوه ی تشکیل اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل برگزار کرد . این جلسه در تالار فجر و با حضور علی خضریان دبیر سابق اتحادیه ی انجمن اسلامی مستقل و داریوش جم خواننده ی آهنگ یار دبستانی برگزار شد . در طی این جلسه ، می توان آنرا به دو قسمت تقسیم کرد : 1- صحبت های آقای خضریان پیرامون انجمن اسلامی 2- سخنان آقای داریوش جم در مورد شعر یار دبستانی . در ابتدای جلسه آرامش خاصی حاکم بود تا اینکه عده ای شروع به سر و صدا کردند و با منطق !!! خویش درخواست پرسش و پاسخ به صورت شفاهی را خواستند که آقای خضریان یکی از آنان را که با صدای بلند فریاد می زد به بالای سن و پشت میکروفن فرا خواند . فرد مذکور با آمدن پشت تریبون و خواندن شعری شروع به سخن کرد . پس از پایان صحبت ایشان ، آقای خضریان با تمام و کمال جواب ایشان را دادند اما این افراد باز هم شروع به سر و صدا کردند . و اما قسمت دوم که آقای جم شروع به صحبت کرد ، آنها با زدن فریاد فریدون فروغی مانع از پایان سخنان آقای جم شدند که آقای جم به بغض خود پایان داد و تمام ماجرا را درباره ی آهنگ یار دبستانی به این شرح جواب داد " اوایل انقلاب بود . ما و چند تن از آقایان در رادیو بودیم . در یکی از روزها قرار شد آهنگ یار دبستانی خوانده شود . در اوایل انقلاب برای دادن مجوز از اداره ی فرهنگ و ارشاد باید مدتی طول می کشید . ما از آقای فروغی خواهش کردیم که این ترانه را به صورت آزمایشی بخوانند تا در صورت اجازه ی اداره ی فرهنگ و ارشاد پخش شود و در ضمن این به صورت آزمایشی بود و قرار نبود که حتما با صدای آقای فروغی پخش شود . آقای فروغی بعد از اجرا بدون متوجه شدن کارگردان یه نسخه از آن را از صدابردار تحویل می گیرد . این کاست تا بعد از مرگ ایشان پخش نشده بود . تا اینکه ایشان مردند. در این زمان خانواده ایشان در هنگام تشییع ایشان آن کاست را پخش کردند . در این زمان من از یکی از دوستان این مطلب را شنیدم . بعد از مدتی من با کمک کارگردان و شاعر و ... این آهنگ را خواندم ." این آهنگ که توسط آقای جم خوانده شده به صورت واضح است در حالی که آهنگ آقای فروغی وضوح خاصی ندارد.
گروه اختلالگر که از همان ابتدا با رفیقان خود از به هم زدن جلسه صحبت می کردند در هنگام صحبت های آقای خضریان مدام به اختشاش می پرداختند و در جایی یکی از آنان قصد خود را در ساختن انجمن غیر اسلامی بیان نمود . در حین شروع آهنگ ، خود شروع به خواندن آهنگ یار دبستانی کردند که فیلم آن را می توانید بر روی یوتیوپ به اسم (شیراز جم یا فروغی ) ببینید . این جلسه تا ساعت 10 شب ادامه داشت که دانشجویان همهمه گر در آخر این جلسه دیگر طاقت جواب های قاطع آقای خضریان را نداشته و جلسه را ترک کردند . جای جالب اینجاست این دانشجویان توانایی نداشتند به سوال های آقای خضریان جواب بدهند و در یک لحظه ، فردی که به دفاع از این گروه پرداخته بود کنار کشید و آقای ج.ر از وسط سن به بالا پرید و شروع به صحبت کرد . این جلسه هم با منطق عده ای بی منطق و اوباشگر به اغتشاش کشیده شد . اما باز هم دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه شیراز این اغتشاش را خوابانید و در خواست کردند که دانشجویان مذکور با منطقی واقعی رفتار کنند .
بز ن باران سیاهی باب کردند . ....
می خواهم در این متن در مورد یک سری از جریانات دانشگاه با عده ای معلوم الحال سخن بگویم . معمولا اول باید یک سری اصطلاحات را فهمید و تفکیک کرد .
1 –انتقاد : انتقاد یعنی ابراز خطای افراد به صورت منطقی و بدون هرگونه اوباشگری
2 – منتقد : کسی که نقدی را به صورت عالمانه و به دور از هرگونه هیهاهو بیان می نماید .
حال برویم سر اصل مطلب . عده ای هم اکنون خود را منتقد معرفی می دانند و انتقاد می کنند . اما من با آنها سخن دارم و آن این است آیا فحاشی و هتاکی به فردی ، نشان از انتقاد اوست؟ آیا تو که از فرط فحش هر صبح باید دهانت را با اسید معرفت و پاکی بشویی منتقد هستی ؟ آیا ناسزا گفتن و فحاشی به مسئولان نظام انتقاد است ؟ کدامین مکتب این را نوشته ... و یا دانشجویی که برای حمایت از دانشجویان به قولی منتقد امیر کبیر به مجامع عضو بین المللی حقوق بشر رفته اند ، کدام سازمان !!! همان که 5/1 میلیون فلسطینی را روزهاست در تنگنا قرار داده است ؟ همانان که افغانستان را به آتش کشیدند ؟ همانان که نفت عراق را مثل کرم نفت خوار خوردند ؟ آیا حقوق بشر ابو غریب است ،یا گوانتانامو ، ... است ؟؟ آیا حقوق بشر فرزندان بی پدر عراقی است ؟؟ و عده ای ادعا کردند حکومت ، قصد مصادره ی روز دانشجو را دارد . آیا حکومتی که اساسش بر شهادت و آزادگی است ، حکومتی که از شهادت منشا می گیرد و حکومتی که تاریخش بدست جوانان شهیدش رقم خورده ، حق ندارد که برای آنان اقدامی کند . حال این برای تو که می گویی حکومت قصد مصادره دارد ، آیا چشمانت ندید که آن جا دانشجویانی بودند که فرهنگ شهادت را که تو جزء مسائل تروریستی کشورت می دانی ، از زندگی ننگ آور با کشورهای سودجو بهتر می دانند . و دیگر در مورد تجمع دانشجویان مسلمان که به قول عده ای معلوم الحال 400 نفر بودند . اگر به قول تو آن تجمع 400 نفر بود ، بدان که آن جمعیت در محیطی بود که کم رفت و آمد بود . واما تجمع تو که 20 نفر بود و در جلوی سرویس ها و محل رفت و آمد بود و مانع از حرکت می شدی تا تراکم بالا رود چه ؟ حال می گویند در تجمع دانشجویان مسلمان دست عده ای در کار بود . آیا در تجمع 20 نفره تو دست کسی در آن طرف مرزها در کار نبود ؟ آیا همرزمان تو ( که می گویند سلاح به دست می گیرند ) و با رادیوهای بیگانه در آن طرف مرزها صحبت می کنند ، کسی دستی در کار ندارد ؟ و در مورد تریبون آزاد که می خواستند در آن مکان به آنها جواب بدهند . شما در جلسه ی روز دوشنبه ی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز میزان منطق خویش را به عرصه ی حضور گذاشتید و همین بس که با همین منطق با شما سخن گفت . وحال نیز دم از حقوق مردم می زنید . کدام حقوق ؟؟ همان که از غرب مژده گرفتید ؟؟ همان که به مقدساتشان توهین کردید ؟؟ همان که راه دانشجویان را بر سر کلاس ها می بندید ؟؟ حق همیشه پا برجاست ، اما نه آن که تو می دانی و می خواهی با فحش بدست آوری . من هم می گویم جنبش دانشجویی زنده است ، اما نه با فحاشی و نه با شکستن ابهت مسئولان نظام و نه با توهین به مقدسات مردم و نه با دین مدرن از جنس قرن 21 .
والسلام علی من التبع الهدی
جواب بیانیه ی :
باز هم قرآن بر سر نیزه کرده اند ...
این مطلب را بدین سبب می نویسم تا کسانی که به طور کامل در جریانات توهین به مقدسات نبوده اند ، بدانند که چه تحریف هایی از سخنان مولایمان را دشمنان قسم خورده شان بیان کرده اند .
- گفته بودید : شایسته نیست به سخنی که از دهان کسی خارج شد گمان بد ببری ، چرا که برای آن برداشت نکویی نیز می توان داشت .
پس بشنوید : برای دوستت تا وقتی گمان خوب می توانی ببری ، گمان بد مبر و برای دشمنت تا وقتی می توانی گمان بد ببری ، گمان نیک مبر .
- گفته بودید : چگونه خود را شیعه علی می دانید ، در حالی که بدون آنکه سخنی را به گوش خود شنیده باشید ، نقل قول می کنید و با تحریف این سخنان زمینه ی فتنه انگیزی و سرکوب را فراهم می آوید .
پس بشنوید : وقتی چندین نفر ( حداقل 20 نفر ) شاهد بالغ ، عاقل ، راستگو و امین و نماز خوان ؛ شاهد باشند و حاضر به قسم به قرآن باشند و فایل صوتی آن را نیز به همراه داشته باشند ، چگونه می توان آن را منکر شد ، در حالی که برای اثبات زنا ، 4 شاهد عاقل و بالغ کفایت می کند ؟؟ شما که دم از علی (ع) می زنید وخود را شیعه ی علی می دانی ، ابتدا ثابت کنید که شیعه هستید . شما که در روز شهادت فرزندان علی کف و سوت می زنید و آماده ی به رقص هستید، آیا شما شیعه اید ؟؟
- گفته بودید : آیا سخن علی را شنیده اید که در وصف مسخ ارزش ها فرمود : روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی ، و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند . مسجدهای آنان در آن روزگار آبادان اما از هدایت ویران است . مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد از بدترین مردم زمین می باشند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکاری اند ، هر کس از فتنه بر کنار است او را به فتنه باز گردانند و هر کس از فتنه عقب افتاده او را به فتنه ها کشانند که خدای بزرگ می فرماید : " به خودم سوگند بر آنان فتنه ای بگمارم که انسان شکـیبا در آن سرگردان ماند . "
پس بشنوید : آیا آن روزگار را حتما شما مشخص کرده اید که میگویید اکنون چنین است ، زیرا زمان معاویه و خلفای اموی این گونه بود و نیز در زمان خلفای عباسی . و نیز هم اکنون در بعضی کشورها و حتی بعضی از شهرها ، و امکان دارد در آینده . چگونه بعضی از ناشیان ، زمان و مکان را از این حدیث خارج کرده اندد ؟؟
- گفته بودید: تاریخ نشان داده تشیع صفوی همواره برای اثبات مشروعیت پوشالی خود مجبور است با قدرتمداران هم پیمان شود تا شیعیان علوی را سرکوب نماید . امروز این شیعیان صفوی به حریم امن خد ا پناه برده اند و به اعتکاف نشسته اند تا قدرت مداران را برای سرکوب آزادی خواهان گسیل کنند .
پس بشنو ید: بعضی افراد ( سوسیالیست ، لیبرال ، سکولار ، لاییک ) با حرف هایی که در اجتماعات می زنند ، باید به شیعه بودنشان شک کرد ، چه برسد به این که خود را شیعه علوی ( که دقیقا در مکان متضاد با آن است ) بدانند .
- گفته بودید : امام علی انتقاد مردم از حاکم را جزء حقوق مردم بیان می داشت ، امروز حاکمان را جزء مقدسات قرار داده اند و کوچکترین انتقادها را دلیل بر بی دینی منتقدین می دانند .
پس بشنوید : آری امام علی (ع) انتقاد از حاکمان را جزء حقوق مردم بیان کرده است ، ولی هیچ گاه تهمت ، فحاشی ، دروغ و خدعه را جزء حق مردم ندانسته است . در ثانی ، پیشوای ما علی (ع) حقوقی را نیز برای حاکم قائل شده است . آیا شما که از حقوق مردم دم می زنید ، حقوق دیگران را رعایت کرده اید ( به به .. چه رعایت حقوقی!!: بستن راه ها ، توهین ها ، فحاشی ها ، دروغ ها ، بی حرمتی ها و ... ) . حال شمائید معاویه صفتانی که با تحریف سخنان مولایمان علی (ع) می خواهید شیعیان او را به زانو در آورید.
دانشجویان فعال در جنبش دانشجویی به عنوان روشن فکران جوان ، تحصیل کردگانی متعهد هستند که از کنار هیچ مسأله ی اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی به سادگی نمی گذرند . لذا شناخت دغدغه های انسانی ، ارزشی ، فرهنگی ، اجتماغی و سیاسی جنبش دانشجویی اهمیت فراوانی دارد .هر جنبش دانشجویی بر اساس مقتضیات زمان و مکان و شرایط خاص حاکم بر جامعه و دانشگاه از ایدئولوژی خاصی تبعیت می کند .این ایدئولوژی ، اهداف و آرمان های اصلی جنبش دانشجویی را تعیین و به آن تحرک فکری و عملی می بخشد .آغاز جنبش دانشجویی به پایان دوره ی رضا شاه در سال 1320 بر می گردد .زمانی که برخی از افراد به رهبری تقی ارانی که در اواخر حکومت رضا شاه دستگیر سده بود ند ، از زندان آزاد شدند و حزب توده را تشکیل دادند که به عنوان نخستین تشکل عنوان دار رسمی دانشجویی شکل گرفت . این حیات جنبش دانشجوی به سه موج تقسیم می شود .
موج اول : 16 آذر نقطه ی عطف موج اول جنبش دانشجویی مسلمان بود . در روز سوم آذر سال 1332 در بار شاه اعلامیه ای مبنی بر مسافرت " نیکسون " ، معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در 18 آذر صادر کرد . از روز چهاردهم آذر ، دانشجویان دانشگاه تهران برگزاری تظاهرات را شروع کردند که روز بعد دامنه ی این تظاهرات را به خارج دانشگاه کشاندند . اما نقطه ی اوج اعتراضات دانشجویان ، که به صورت خود جوش شکل گرفت را می توان در 16 آذر ماه همین سال یافت . در این روز اوضاع در تهران و به ویزه در دانشگاه و خیابان های منتهی به آن غیر عادی بود . دانشجویان هنگام نزدیک شدن به دانشگاه پی به افزایش پشمگیر مأموران و تجهیزات آنها بردند .دانشجویان سعی می کردند کمترین بهانه را به بهانه جویان ندهند ، اما جـَو کاملاً ملتهب بود . در این کش مکش ها ، بغض یکی از دانشجویان ترکید و شروع به دادن شعار " دست نظامیان از دانشگاه کوتاه " پرداخت . هنوز صدایش خاموش نشده بود که رگبار گلوله باریدن گرفت . در این در گیری افرادی همچون " مهدی شریعت رضوی ، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی " به شهادت رسیدند .16 آذر سال 1332 را می توان خودجوش ترین اقدام جنبش دانشجویی مسلمان علیه نظام شاهنشاهی و استکبار جهانی دانست .
از حدود سال های 51 و 52 طیف نیروهای مذهبی در جنبش دانشجویی رو به افزیش می گذارد ، به گونه ای که در سال 53 نیروهای مذهبی به یک وزنه ی مستقل و قابل توجه در جنبش دانشجویی تبدیل شده بود .در مقابل ، حکومت نیز دست به اقداماتی نضیر ایجاد سرگرمی و تفریح ، ترتیب دادن کلوپ های رقص و موسیقی و ... پرداخته بود .
در بین دانشگاه های ایران ، دانشگاه تبریز و جنبش دانشجویی آن از اهمیت خاصی برخوردار بود . دانشجویان مذهبی دانشگاه تبریز ، بیش از سایر دانشگاه ها موفق شدند مذهبیون اسلامی خود را منسجم کنند . این دانشجویان در سال 56 و 57 در دو حرکت مهم حضور یافتند . ابتدا قیام تاریخی 29 بهمن که در اعتراض به سرکوب خونین مردم قم در 19 دی 56 صورت گرفت و دیگری واقعه ی 18 اردیبهشت که به لحاظ اهمیت کمتر از واقعه ی 16 آذر سال 1332 نبود .
موج دوم : جنبش دانشجویی مسلمانان پس از پیروزی انقلاب . : جنبش دانشجویی پس از انقلاب را می توان رفیق جامعه مدنی و شریک جامعه سیاسی معرفی کرد که آرمان های خود را در ارمان های انقلاب اسلامی تحقق یافته می دید . برهمین اساس بود که دانشجویان که غالباً عضو انجمن های اسلامی دانشجویان بودند ، از همان ماه های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی ، نهاد های مردمی از قبیل سپاه پاسدارن ، جهاد سازندگی ، جهاد دانشگاهی و ... را تأسیس کردند .
پس از پیروزی انقلاب و با توجه به شرایط روز کشور ، علی الخصوص دانشگاه ها ، نیاز به ایجاد نوعی تشکل سراسری در بین دانشجویان احساس شد . این احساس نیز از یک طرف به خاطر لزوم مبارزه با گروه های مخالف انقلاب در درون دانشگاه ها و از طرف دیگر به علت ضعف در عملکرد دولت موقت در بر طرف کردن خواسته های دانشجویان بود .در همین نشست ها بود که دفتر تحکیم وحدت تأسیس و آقایان : حبیب ا.. بیطرف ، محسن میردامادی ، ابراهیم اصغرزاده ، محمود احمدی نژاد و سبد زاده به عنوان شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدند .
محمد رضا پهلوی که پس از فرار از ایران در کشورهای مختلفی آواره شده بود و ملت ایران خواستار بازگشت و محاکمه ی وی بودند ، با مساعدت مقامات آمریکایی که خود را به نوعی مدیون او می دیدند ، به یکباره سر از آمریکا در آورد . حضرت امام خمینی طی پیامی در 12 آبان 58 در اعتراض به پذیرش شاه از سوی آمریکا اعلام کردند : " دانشگاهیان ، دانش آموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه ی خود را علیه آمریکا گسترش دهند . " به دنبال اعلام این مواضع ، نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، با تشکیل جلسه ای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریکا پرداختند که این امر در روز بعد یعنی 13 آبان 58 به وقوع پیوست .این اقدام بازتاب های بسیاری داشت . حرکت انقلابی دانشجویان مسلمان قبل از هر چیز دیگر ، هیئت حاکمه ی آمریکا را به شدت مبهوت کرد .کارتر در کتاب خاطرات خود می گوید : " 13 آبان سال 58 تاریخی است که من آن را فراموش نخواهم کرد ... ما شدیداً نگران بودیم ... در روزهای نخست تصور می کردیم گروگان ها به زودی آزاد خواهند شد ، اما پس از آن که بازرگان ، نخست وزیر دولت موقت ، در کوشش های اولیه ی خود برای آزادی گروگان ها با شکست مواجه شد ، نگرانی ها افزایش یافت . از جمله پیامد های آن می توان به : پایان رابطه ی استعماری ایران و آمریکا ، از بین رفتن گروه های مارکسیستی ، بازگشت مردم به صحنه ، شکست هیمنه و اسطوره ی جهانی آمریکا و بالاخره شکست کارتر در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری . کارتر در این مورد گفته است : " عجیب است که سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری کشور بزرگ آمریکا ، نه در شیکاگو یا نیویورک ، بلکه در تهران تعیین می شود .
جنبش دانشجویی مسلمان و هشت سال دفاع مقدس : طی دهه ی 60 به علت شرایط جنگ ، فضایی خاص بر دانشگاه حاکم شد . در اواسط این دهه ، در جناح موسم به چپ و راست در حکومت اسلامی ایران شکل گرفت . اما در دانشگاه ها غالب انجمن های اسلامی دانشجویان با گرایش به سمت جناح چپ سیاسی تا پایان جنگ به فهالیت های خود ادامه دادند و به عنوان تنها پرچم دار جنبش دانشجویی مسامان ظهور بیرونی داشتند . در طی دومین انتخابات مجلس و به دلیل همین گرایش سیاسی ، انجمن های اسلامی دانشجویان از لیست جناح چپ اعلام حمایت کردند و به دلیل اینکه برخی از اعضای این انجمن ها – که در اقلیت نیز بودند – از لیست جریان مقابل حمایت می کردند ، از انجمن اسلامی خارج گردیدند و به تاسیس جامعه ی اسلامی دانشجویان پرداختند .
تشکیل بسیج دانشجویی : با پایان یافتن جنگ ، امام خمینی با تعریف جبهه ی جنگ جدید ، جنگ فقر و غنا و لزوم سازماندهی جدید نیروهای انقلاب برای جبهه ی مبارزاتی جدید برای تشکیل بسیج دانشجو و طابه ، به عنوان ضروری ترین تشکل پیامی را صادر کردند . پس از این پیام ، دانشجویان دانشگاه امام صادق اقدام به تاسیس تشگلی با همین نام کردند که در پی آن سایر دانشگاه های کشور نیز به سرعت اقدام به تاسی بسیج دانشجویی کردند .
افول موج دوم : جریان دوم خرداد 1376 را باید مبنای تغییر و تحولاتی عمده در فرآیند جنبش دانشجویی کشور دانست . چراکه پس از این رویداد ، انجمن اسلامی دانشجویان وابسته به دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه ها ، با تغییر رویکردی آشکار نسبت به گذشته و همچنین به عنوان نقطه عطف جنبش دانشجویی یاد می شود ، باید از دوم خرداد76 به عنوان نقطه عطفی تحت عنوان " تحرک در عین افول " یاد کرد .تحرک به این معنا که سخن گفتن از هر دردی !! و توهین به هر چیزی به خصوص مقدسات مذهبی تحت عنوان آزادی بیان رایج گشت و افول نیز به این معنا که به تدریج همان آرمان گرایی که علت به وجود آمدن جنبش دانشجویی تلقی می گشت آرام آرام به تاریکی سیر می نمود. گفتمان توجیه گرا جای خود را به گفتمانی داد که هرگونه نقدی را با مسئولین ( جدای از درست یا اشتباه بودن آن ) ، به حاکمیت نظام تعمیم می داد و بر اساس آن نقد ، عدم کارایی نظام دینی را نتیجه می گرفت . این گفتمان تا جایی پیش رفت که جدای از افرادی که با غرض ورزی هرگونه سخنی را توهین به مقدسات دیگر دانشجویان و نظام بیان می کردند ، گروهک های غیر قانونی دیگری نیز موسوم به حافظ منافع سوسیالیزم و سرمایه داری در دانشگاه ها به وجود آمدند و ثمره ی آن این شد که بسیاری از تشکل های داعیه دار دموکراسی ، آزادی بیان و حقوق بشر ، شکستن درب دانشگاه ، ضرب و شتم دیگر دانشجویان و خبرنگاران و فحاشی و ... را افتخار خود بدانند .
به طور مثال شش ماه پس از دوم خرداد سال 76 و در روز 13 رجب ، آقای حسینعلی منتظری ( که بیان میکرد بعد امام خمینی تنها او شایسته مقام رهبری است ، و آقای خاتمی بعد از انتصاب به ریاست جمهوری به جای این که نزد رهبر بروند نزد ایشان رفتند ) با این تحلیل که بعد از انتخابات 20 میلیون نفر طرفدار سید محمد خاتمی هستند و 7 میلیون نفر طرفدار آیت ا.. خامنه ای ، یک سخنرانی جنجالی را به راه انداخت که که انتظار داشت از سوی دفتر تحکیم وحدت ( به عنوان حامیان اصلی دولت اصلاحات ) مورد حمایت قرار گیرد ، که دقیقا خلاف این تحلیل حادث شد و مورد انتقاد و اعتراض شدید دفتر تحکیم وحدت قرار گرفت. به هر ترتیب روند رسیدن به گفتمانی که در آن نظام دینی کارامدی لازم را نداشت در دفتر تحکیم وحدت بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد .
موج سوم : " تاسیس اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل ." از آنجایی که تفکر بر جریان دفتر تحکیم وحدت دچار پنین خطای تحلیلی شد ه بود و محصول آن تفکر ، دچار رفتاری متناقض با آرمان های دفتر تحکیم وحدت شده بود ، باعث گردید تا برخی از انجمن های اسلامی دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت به همراه برخی از انجمن های اسلامی دانشجویان که از ابتدای تأسیس عضو دفتر تحکیم وحدت نبودند ( که در مجموع 18 انجمن اسلامی دانشجویان را تشکیل می دادند ) توانستند در 13 آبان سال 1378 در قالب " انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور " اعلام موجودیت کنند . این تشکل توانست در اسفند سال 1383 به عنوان اولین تشکل دانشجویی ، مانیفست فکری خود را مهندسی و در قالب " سند گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان منتشر نماید. در همین برهه ، دفتر تحکیم وحدت روز های افول خود را با انشقاق در دو طیف شیراز و علامه سپری می کرد .در 9 مرداد 1384، پس از شکست کاندیدای مورد حمایت جریان افراطی دفتر تحکیم وحدت در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری - که روزی در اثر نفی سیاست های وی ، در دوم خرداد 76 به قدرت رسیده بودند - و در سومین فستیوال تابستانی دفتر تحکیم وحدت و پیش از آغاز مراسم ، رامین جهانبگلو چنان مردم را به سبب انتخابشان به استهزاء گرفت که یکی از حاضران برآشفت و فضای جدل در آن جلسه حاکم شد .